نام فیلم : هیس! دخترها فریاد نمی زنند 

کارگردان : پوران درخشنده 

فیلمنامه: پوران درخشنده

تهیه کننده: پوران درخشنده

مدیر فیلمبرداری: مرتضی پورصمدی

موسیقی متن: کارن همایونفر

بازیگران : مریلا زارعی، جمشید هاشم‌پور، طناز طباطبایی،شهاب حسینی، فرهاد آییش، مائده طهماسبی، شیرین بینا، بابک حمیدیان، مجید مشیری، اسماعیل سلطانیان، هادی مرزبان و مهدی ماهانی با حضور امیر آقایی، حضور افتخاری ستاره اسکندری

جدیدترین فیلم پوران درخشنده یک آسیب‌شناسی دراماتیک از معضلی است که بنا بر باورهای غلط نانوشته در فرهنگ، سنت و جامعه ما همواره مغفول مانده و خود فیلم نیز در تهدید چنین خطری قرار دارد.

«هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» بعد از فیلم‌های خاطره‌انگیزی چون «رابطه»، «پرنده کوچک خوشبختی»، «عبور از غبار» و فیلم‌های جدیدتری مثل «بچه‌های ابدی» در کارنامه این فیلمساز زن ثبت شده است. آثاری که مولفه مشترک آن‌ها این است که بر اساس دغدغه‌مندی او برای آسیب‌شناسی ناتوانی‌ها، معضلات و مشکلات اجتماعی شکل گرفته و مسیر خاص خود را تا تولید و ساخت طی کرده‌اند.

فیلم‌های کارنامه درخشنده با تکیه بر این نخ تسبیح روند اوج و فرود داشته‌اند مثل کارنامه هر فیلمساز دیگری اما نکته مهم این است که دغدغه‌مندی او همواره به عنوان یک امتیاز بالقوه باعث شده آثارش در راستای هم و برآمده از ذهنی واحد و کاوشگر باشند که درگیر مسائل جامعه و مردم اطراف خود است.

دهمین فیلم پوران درخشنده با عنوان تأمل‌برانگیز «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» این امتیاز بالقوه را دارد بخصوص که زاویه نگاه فیلمساز را متوجه قشری کرده که آن‌ها را خوب می‌شناسد یعنی دختران و زنان و مسئله محوری هم آسیب‌شناسی معضل آزار جنسی دختربچه ها و پیامدهای آن است.

مشکلی که هرچند در فیلم از سوی اطرافیان و جامعه سرکوب و به سکوت واداشته می‌شود اما بالاخره سرباز می‌کند. در چنین شرایطی است که دیگر نمی‌توان جرم صورت گرفته را تنها ناشی از مجرم ظاهری دانست چراکه همه افرادی که از گذشته تا به حال در این واداشتن به سکوت نقش داشته‌اند، مقصر و مجرم هستند. اما آنچه در این درام به تأسی از واقعیت اتفاق می‌افتد، چیز دیگری است. واقعیت تلخی که فیلم با همه تلاشی که برای تدریجی بودن رسیدن به بن‌بست پایانی کرده، از ابتدا محتوم است.

فیلم از حرف‌های ناگفته‌ای سخن به میان می‌آورد که اگر در زمان خود بین آدم‌ها، فرزندان و پدر و مادران، شاگردان و معلمان و ... در جامعه جاری شود و به زبان بیاید، در آینده تبدیل به بغض‌های فروخورده، روزه‌های سکوت، زنان و دختران آسیب‌دیده و بیمار، ... و آن فریاد دردناک قهرمان زن فیلم در فینال نمی‌شود. فریادی بیصدا از سر بغضی چندین ساله که صدای کِل کشیدن آن را پوشش می‌دهد!

فیلم «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» طراحی شده، نوشته شده، ساخته شده تا رسیدن به این فینال را زمینه‌چینی کند. فینالی که نه لزوماً به امروز و دیروز بلکه به نوع نگاه به زن در فرهنگ و سنت ما بازمی‌گردد و نیازمند بازنگری اساسی است تا دختران نسل‌های آینده در واکنش به آن، دچار افسارگسیختگی که نشانه‌های آن امروز در جامعه قابل رویت است، نشوند.

فیلم تلخ است چون قرار نبوده مفرح و شاد باشد و بعد از خارج شدن از سالن نمایش به آسانی از ذهن ساده‌اندیش‌ترین مخاطب پاک شود. فیلم دردآور است چون قرار بوده این درد را تبدیل به گره ذهنی مخاطبش کند؛ چه مرد و چه زن تا بلکه جرقه حرکت برای این بازنگری از جایی آغاز شود.

اما این ویژگی مهم را دارد که به این معضلِ اجتماعیِ ملموس و متأسفانه مسکوت، نگاهی شریف دارد و در عین ارتباط برقرار کردن با کنه ماجرا قابلیت این را دارد که بین مخاطبان گسترده بخصوص از نوع عام دیده شود تا بلکه به هدف مورد نظر اصابت کند.

قطعا زن بودن فیلمساز در تلفیق این نگاه دردمند و پاکیزه در کنار هم نقش مهمی داشته تا «هیس، دخترها فریاد نمی‌زنند» تبدیل شود به فیلمی آبرومند و آسیب‌شناسانه برای دیدن و دیدن و باز هم دیدن همه اقشار جامعه از هیئت‌های انتخاب جشنواره‌ها تا عادی‌ترین فرد جامعه تا تلنگر خود را بزند.

اگر قرار باشد چنین فیلمی -که به گفته بسیاری از اهل فن که فیلم را دیده‌اند، به نوعی کامل‌ترین و شکیل‌ترین اثر کارگردانش است از فیلمنامه و کارگردانی تا بازی‌ها، توزیع مناسب درام بین بخش‌های داستانی و اطلاعاتی و ... - با جرح و تعدیل و تغییر تبدیل شود به یک ملودرام خنثی و بی‌بو و خاصیت با یک پایان خوش که کلیت تفکر پشت شکل‌گیری آن و حتی این معضل کهنه و خاموش را زیر سئوال ببرد، اصلاً چه نیازی به ساخته شدن و طی مراحل صعب تحقیق و نگارش آن بوده است؟

ایکاش با سعه‌صدر زمینه‌ای فراهم شود تا باور کنیم می‌توان از این زخم‌های کهنه حرف زد، تنها حرف زد تا بلکه از دل این حرف‌های دلسوزانه راهکاری برای بازنگری پیدا شود، تا این (فریاد فروخورده) که با مصائب بسیار تبدیل شده به (سخنی تلخ و دلسوزانه)، به رسم و سنت گذشته تبدیل به (فریاد سکوت) و پیامدهای ناخوشایند آن برای نسل آینده دختران این سرزمین نشود.